به دنیا خوش اومدی ...

سلام 93

1393/1/18 13:08
227 بازدید
اشتراک گذاری

قند عسل خاله ، خوشگل من بازم مثل همیشه اول یه معذرت خواهی بلند بالا واسه دیر به دیر مطلب گذاشتن تو وبلاگ خوشگلت. بعدش خوبی عسل من ؟

الهی من فدات بشم که انقدر شبیه یه دونه تحفه ی منی ! هر دفعه بغلت میگیرم احساس میکنم امیرپارسا رو 2 سال کوچک کردن ! بس که حالات و رفتاراتون مثل هم دیگه است .

خاله جونم خدا رو شکر امروز مامانت بردت پیش دکتر یاریگر روشو مفهمید رفلاکس ات خفیف . و داروهات و شیرخشکت ات و عوض کرد. متاسفانه یا خوشبختانه دیگه شیر مامانی و نمیخوری ! و شیرخشکی شدی که اونم من مطمئنم یه صلاح و مصلحتی توش بوده و ایمان دارم به این قضیه که هر چیزی برای شما فسقلی ها پیش بیاد خیره و همین ! و خدا هیچی جز خوبی برای این فرشته ها نمیخواد. پس مامانت هم الکی نباید غصه بخوره و باید خدارو شکر کنه. موافقی تو هم ، مگه نه ؟ میدونم که مثل خودم عاقل و آقایی ! فدات بشم که انقدر دوست دارم خوشگل منماچ. تو عید وقتی اومدیم خونه تون جنابعالی خوابیده بودی وسط اتاق و امیرپارسا از روت رد شد خاله. خدارو شکر که چیزیت نشد ولی من حسابی شرمنده ی خودت و مامان و بابات شدم. ببخش دیگه ، اونم بچه اس. ایشالله دردت نیومده باشه.

وقتی هم شما اومدید خونمون مثل دامادا بودی قربونت بشم. یه بار دیگه هم اومدی که انقدر لباسات خوشگل بود میخواستم درسته قورتت بدم. ولی جدا چقدر کولی هستی خاله جون ! تا یه ذره تعویض ات دیر میشه یا گشنگی بهت فشار میاره آسمون و زمین و می دوزی به هم دیگه ! پهلوونی هستی برا خودت.

ایشالله همیشه سلامت باشی و گل خنده رو ، رو لب مامان و بابات بیاری و هیچ وقت یادت نره که چقدر دوست دارم اسمورف کوچولوی من با اون لباسای یک سره آبی و سفید ات.

عاشقتمماچقلب.

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)