رمضان
سلام عشق من.
خوبی عزیز دلم. اهی فدات بشم که روز به روز ماه تر و آقا تر میشی. آفرین خاله جون. هزار ماشالهه همچنان تپلی موندی ولی شکر خدا خیلی از اون جیغ ها و بهونه گیریهات کم شده . خدا پدر دکتر سیف و بیامرزه که داروهات و قطع کرد و فقط یه قطره بهت داد که اونم مامان زهرا بعد یه مدت سر خود قطعش کرد.
الان دیگه عسل من به غذا افتادی. تقریبا دو هفته اس که از فرنی و حریره بادوم شروع کردی و به سوپ و غذا رسیدی.ماشالله انقدرم خوش خوراکی که وقتی غذات تموم میشه دیگه لب به شیشه نمیزنی و انقدر اشک میریزی تا بازم بهت بدن. فدات شم خاله کاه از خودت نیست کاهدون که مال خودت.
خلاصه که سر هر چیزی بلدی چه جوری مامانی و بابایی و خسته و عاصی کنی. گناه دارن خاله کمی باهاشون راه بیا. اگه دیدی دارن پررو میشن دوباره شروع کن.
مامانیت داره این روزای بلند تابستون روزه میگیره . کمی هواش و داشته باش. فقط کافیه اون گره ابروهات و واکنی و به جای غر زدن بخندی ! آهان ! همینجوری.
الهی من فدای این خنده های دوست داشتنی ات بشم. آفرین ! آفرین .
راستی هفته پیش رفتیم مهدکودک ما و چند تا عکس خوشگل انداختی , دیروز رفتم بگیرم هنوز آماده نبود.یادت نره وروجک من که مسبب اولین عکسای آتلیه ایت من بودم پس اگه وقت دامادی ات جبران نکنی و من و با خودت و عروس به آتلیه نبری کچل ات میکنم ! گفته باشم ! حالا جرات داری جدی نگیر .
امیرپارسا هم شکر خدا باهات خیلی خوب شده , میره میاد و میگه من امیرعلی ام ! من دندون ندارم ! من شیشه میخوام ! زودتر بزرگ شو خاله دیگه ! با این کارات واسه ما داستان درست کردی.
راستی همچنان عاشقانه دوستت دارممواظب خودت باش .